۱. مثل اینکه اون بیماری همیشه گرسنه بودنم حتی بعد غذا خوردن داره برمیگرده...قول میدم هفته بعد برم دکتر ببینم این سیاهچاله تو معدهم رو چطور رام کنم. یاد دکتر خانوادگیم افتادم، چه انسان شریفیه واقعا!!
۲. باید یه عکس رنگی از رکسانا ورزا پرینت کنم و بچسبونم به دیوار اتاقم!
۳. برای چابک شدن تو انجام حرکات کلاس رقص، تصمیم گرفتم لاغر بشم!! برای لاغر شدن تصمیم گرفتم برم استخر!! بعد دیدم انقد افزایش وزن داشتم که لازمه قبلش چند ماه برم باشگاه که زشت نباشه با این هیکل مایو میپوشم!! نمیدونم شرایطم برای ورود به باشگاه چیه!! شاید برای ایجاد انگیزه لازمه عکس یه مدل هم بچسبونم به دیوار اتاقم!!
۴. دوست دارم یه مدت از اینستاگرام دور باشم و به آدم علمیدهتری تبدیل بشم. به جای چت کردن، کتاب بخونم. به جای استوری دیدن، فیلم ببینم. به جای فکر کردن، حرف بزنم.
۵. مثل اینکه قرار نیست کرونا بگیرم و درنتیجه قرار نیست به این زودیا بمیرم. و خب اگه برنامهای برای زندهبودنم نریزم، خیلی کسلکننده میشه زندگی. یه تقویم خریدم. برخلاف اعتقادم به داشتن اهداف سالانه، احتمالا فردا یه سری هدف بلندمدت برای خودم ردیف کنم!!
۶. دلم برای خواهرم تنگ شده.
۷. شاید بد نباشه مثل گذشته هر شب برای فردا برنامه بریزم. اینجوری صبحها زودتر بیدار میشم و شاید دقیقتر روز رو بگذرونم.
۸. حوالی اردیبهشت امتحان جامع (البته خیلی غیرجامع هست) دارم و همینطور باید ریسرچم رو ارائه بدم. دوست دارم بالاتر از حد متوسط واقع بشم.
۹. این استاده که جلسه آخر انقد از ارائهم ایراد گرفت، فازش چی بود که تهش بهم A داد؟! منو بنده خودش ساخت اصن!!