فیلوسوفیا

۲۶مرداد

دلم برای پست گذاشتن تنگ شده ولی حس میکنم دیگه بلد نیستم پست بذارم...هیچ موضوع خاصی به ذهنم نمیرسه...مثلا میتونم بگم کلی برگه رنگی با عنوان just do it تو اتاقم نصب کردم...یا اینکه دو روزه دل پیچه داشتم و تو چه میدانی که مسمومیت چیست؟!!... یا اینکه امروز عروسی خواهرمه و هیچ حس خاصی ندارم...یا اینکه چقدر لغت مونده که باید حفظ کنم تا ۳۲۵ رو بگیرم ...یا اینکه دلم برای الف که دیروز غایب بود، تنگ شده...یا اینکه س. الان داره بدون من درس میخونه...یا اینکه پیام ه. رو سین کردم و جواب ندادم چون حوصله غرغراشو نسبت به زندگی ندارم...ولی چه فرقی میکنه اینا رو بگم یا نگم؟؟

چیزایی که باید، اتفاق میافتن... چیزایی که نباید، نه...چیزایی که میخوام، تلاش میکنم و بدست میارم...چیزایی که نمیخوام، میندازم به گوشه دور و حتی درباره شون فکر هم نمیکنم، چه برسه بخوام بنویسم. این روزا به یه نوع انرژی تبدیل شدم...حرکت میکنم...ترمز ندارم...نمیشه جلوم رو گرفت...فقط باید به مسیر مناسب هدایتم کرد...فرمون دستمه...نیاز به سکوت دارم و آرامش...خودم از پس خودم برمیام.

۹۷/۰۵/۲۶
فیلو سوفیا

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.