از شونه خاکی رفتن تو جاده خیلی سخته؛ باید کلی گاز بدی، کلی هم گرد و خاک بلند کنی؛ تازه بعدشم میبینی لباسات خاکی شده و همه میفهمن یه روزی افتادی تو شونه خاکی جاده!!
از شونه خاکی رفتن تو جاده خیلی سخته؛ باید کلی گاز بدی، کلی هم گرد و خاک بلند کنی؛ تازه بعدشم میبینی لباسات خاکی شده و همه میفهمن یه روزی افتادی تو شونه خاکی جاده!!
از استرس مصاحبه انقدر خوابم میاد و نمیبره که حاضرم یکی یه گلوله تو مغزم خالی کنه، راحت شیم بریم بابا!! یاد شب کنکور ارشد افتادم؛ ف...ک ایت.
چطور میشه از آدمایی که قراره داناییتو بسنجن نترسید؟ مخصوصا که آلمانی هم باشن...به برزیلِ میزبانِ جام جهانی رحم نکردن این ملت، من که سوسکم!!
تنها امادگیم برای مصاحبه اینه که موهای کوتاهمو افشون می کنم، تو خونه رژه میرم و در جواب اعتراض خانواده میگم:« من قراره با دانشگاهی که انیشتین توش درس خونده مصاحبه بشم پس حداقل موهام باید شبیه ش باشه!!»
از یکی از دانشگاه های المان دعوت به مصاحبه حضوری شدم...گفتن هزینه رفت و امد و اسکان به عهده دانشگاه هست. امروز بهشون گفتم که به خاطر کرونا سفارت المان بسته ست و نمیتونم تا دو ماه دیگه بیام و لطفا اسکایپی باشه مصاحبه. و خب یه مقدار میترسیدم هم تاثیر منفی بذاره رو دیدشون و هم فک کنن نکنه خودم کرونا دارم یا اگه مصاحبه هم اسکایپی باشه، اونا از ترس بسته بودن سفارت و نرسیدنم برای ترم پاییز، ترجیح بدن منو نگیرن. متن ایمیلشون خیلی مهربون بود. من از ترسام براشون نگفته بودم ولی اونا سعی کرده بودن ارومم کنن. گفته بودن که فقط من نیستم که نمی تونم حضور پیدا کنم و بچه های دیگه ای هم هستن که به خاطر همین موضوع نمی تونن برن اونجا و تنها نیستم تو این مسیر و برامون ویدیو کنفرانس ست میکنن. و مشتاق اینن که باهام e-meet داشته باشن. این همون چیزیه که بهش میگن Collateral beauty و من واقعا عاشقشم.
+ این روزا که اکثرا خونه اید دیدن فیلم collateral beauty رو بهتون شدیدا پیشنهاد میکنم. مثبت ۱۸ هم نیست اصن.