فیلوسوفیا

۱۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

۰۷خرداد

قول میدم امتحانم رو که خوب دادم بیشتر مراقب بدنم باشم، سه روز در هفته برم استخر، غذای سالمتر بخورم، بیشتر ورزش کنم و ... . 

پسره از آسمون پیداش شد، احساس می کنم خدا فرستادتش تا rc م تقویت بشه و امتحان رو بترکونم!!

علاوه بر یه ادم رنگ پریده دردالود، الان من یه کارمند کم کار و یه TA جلسه آخر بپیچون و یک فرزند به مادر کمک نکن هستم که خب همه ی اینا داره فدای امتحان میشه و می ارزه خب.

فیلو سوفیا
۰۵خرداد
به خاطر نگرانیم بابت نزدیک بودن ازمون و مطالب زیادی که باید بخونم و ترسم از خوب نشدن نتیجه و این همه پولی که خرجش کردم و قراره با بابا بریم ترکیه امتحان بدم و اگه خوب نشه احتمالا به خاطر هزینه ش دیگه امتحان ندم، مامانم گفت«شقایق اصلا نگران پولش نباش، بابات همه هزینه ها رو میده، فقط تمرکز کن رو امتحانت که خوب بدی» بابام گفت«بد هم امتحان دادی اشکال نداره!! باز امتحان میدی؛ فقط بعدی رو بنداز آنتالیا»:))
دلم گرم شد... با اینکه می دونم ته تهش تو حساب بابام ۵ میلیون پول باشه، ولی همیشه با همین حساب بابام همه کارا راه میفته؛ چون امیدواره و دست از تلاش برنمیداره!!
فیلو سوفیا
۰۴خرداد

تا الان خوب بود...کارای موسسه رو هم انجام دادم...یه کم درد دارم که استراحت می کنم، خوب میشه...علی پرسید که چه دعایی برام کنه، گفتم «بگو هر چی خودش می خواد»...پرسید «دعا کنم باجناق دار بشم؟» گفتم:« نه فعلا، جنس خوب زیاد نیست، مهمتر اینه که خودمو بکشم بالا چون این قابل اعتمادتره.»

فیلو سوفیا
۰۳خرداد
امشب قراره تولدم باشه، چون فردا بابا نیست.
امروز دو تا از مشکلات فکریم حل شد.
تو رو خدا نیاین خونه مون افطاری+ شام طور...باید همه تمرکزم رو درس باشه. می‌خوام ۳۳ روز دیگه بترکونم!!
رزرو هتل رو نباید فراموش کنم.
من در راهم، تو رسیده‌ای یا تو هم در راهی؟
فیلو سوفیا