۲۶شهریور
دارم به آدم بهتری در مسیر هدف تبدیل میشوم. امشب مادر گفت:« شقایق سعی کن امسال فرصت رو از دست ندی و برای اپلای تلاش کنی». حرفش یک حالت ملتمسانه ای داشت که از هر جمله ی انگیزاننده موثرتر بود. متوجه شدم حتی با پایه حقوق ۴.۵ مادرم باز خوشحال تر است که من بروم. انگار راستی راستی باید بروم. دارم میروم.
شقایق(همکارم) استعفا داد ماه پیش. امروز بهم پیام داد و گفت عذاب وجدان داره که رفته و من رو دست تنها گذاشته. گفتم نداشته باشه و درکش میکنم. گفت رشته حقوق پذیرش گرفته از کانادا و انگلیس. خوشحال شدم براش. کلا از چند ماه پیش که تصمیم گرفتم حس کنم آدمای دیگه یه جورایی خود من هستن راحت تر زندگی میکنم و حسادت و ناراحتیم کم شده. حالا فکر کنید منم شقایقم، یعنی اسمم شقایقه، ببینید چقدر خوشحالم اصن:))
۹۸/۰۶/۲۶