بعد چند سال برگشتم خوابگاه...حس میکنم زیادی برای تحملش پیر شدم...هی از خودم می پرسم:«من اینجا چی کار می کنم؟» یه مقدار ناراحتم از جنبه های مختلف...نمی دونم تا کی دووم میارم!!