۱۱تیر
به لحظات ملکوتیِ صحبت درباره بیماریم و باور نکردن طرف و پرسیدن اینکه:«داری امتحانم میکنی، درسته؟!!» نزدیک میشیم. فک کنم یه جورایی هم دارم امتحانش نمیکنم و هم میکنم!! تنها فرقش اینه که آخرش نمیگم: سورپراااایز!!
ببینیم فردا چه واکنشی نشون میده...البته امید خاصی به پذیرشش ندارم ولی خب به قول فرانسویا C'est la vie، زندگی همینه... با همین درد و سختی و تنهایی و غصههاش... و البته با مجموعهای از قشنگیاش که میتونه باعث بشه با هر کیفیتی که زندگی بهمون عرضه میشه، بپذیریمش.
۰۰/۰۴/۱۱